مصطفی آخوندی
سلام آقای مؤمن زاده . مدتی بود تصاویر جدید شما را در این وبگاه نمی دیدیم . خوش حالیم بار دیگر با تصاویر حرفه ای خود بازگشتید . فیلتر باریک باند هیدروژن آلفا هم مبارک باشه . کارتون در این عکس و استفاده ی بهینه از دوربین اصلاح شده به همراه فیلترهایی با گستره ی اختصاصی و باریک ، واقعاً عالیست و جای عرض خسته نباشید دارد . به نظر ، قصد پا گذاشتن در زمینه ی عکاسی حرفه ای تر دارید و ان شاءالله به زودی شاهد تصاویر شما با CCD باشیم . در مورد خود عکس هم چند نکته به نظرم آمد که می نویسم : .......... 1-در زمینه ی آسمان کمی نویز مشاهده می شود که البته شاید با توجه به نوردهی فوق العاده ی 30 دقیقه ای با یک دوربین DSLR امری غیر قابل اجتناب باشد و به نظر من کنترل نویز بسیار عالیست . .......... 2-این تصویر به تنهایی هم خوب است ، اما اگر آن را با تصاویر رنگی ای که از جبار گرفته اید ترکیب کنید ، نتیجه ای بسیار بهتر حاصل خواهد شد . بخش H-Alpha را می توانید با رنگ های خیره ی کننده ای به تصویر رنگی اضافه کنید . مانند رنگ امولسیون که در تصاویر هابل و سایر تصاویری که با CCD گرفته می شوند ، استفاده می شود . .......... 3-تصاویر سحابی جبار ، بدون H-Alpha هم دارای جزئیات و زیبایی هستند . بنابر این برای ارزشمند تر شدن زحمت بسیار زیادی که برای تهیه ی این تصاویر می کشید ، سراغ اجرام و سحابی هایی بروید که نیاز بیشتری به فیلتر هیدروژن آلفا دارند و با آن بیشتر به چشم می آیند . مانند : سحابی سر اسب ، سحابی گل رز و . . . . ........... 4-برای گرفتن این تصویر حتماً سختی های زادی را متحمل شده اید . مثلاً گرفتن همان 11 فریم 30 دقیقه ای میزان سختی ها و ارزش کار شما را می رساند . پس یک خسته نباشید دیگر به شما عرض می کنم . .......... 5-پیروز باشید .


مصطفی آخوندی
خیلی ممنونم آقای رحیمی بابت پاسختون و جسارت منو ببخشید . بله آقا متین ، از همان روش هایی که جناب رحیمی فرمودن می شه اطلاعاتی درباره ی دوربین مورد استفاده به دست آورد . برای به دست آوردن نام و مدل دوربین ، می توانیم از اطلاعات اگزیف عکس استفاده کنیم که در ویندوز 7 ، از طریق کلیک راست بر روی تصویر ، گزینه ی Properties و در نهایت منوی Details می توان آن ها را مشاهده کرد . البته این اطلاعات را به شرطی می توانیم از این راه به دست آوریم که عمداً یا سهواً توسط عکاس ، نرم افزارها و یا سایر عوامل پاک نشده باشند . مثلاً در این تصویر شما ، اطلاعات اگزیف به طور کامل پاک شده اند و اگر خودتان نام دوربین را ذکر نمی کردید ، من از آن با خبر نمی شدم . در ضمن معمولاً در اگزیف ، فقط نام و مدل دوربین ذکر می شود و درباره ی نوع دوربین که مثلاً حرفه ای ، نیمه حرفه ای ، اولترا زوم و یا . . . است ، اطلاعاتی در اختیار ما نمی گذارد . برای این امر ، یا باید آن دوربین را از قبل بشناسید که با مشاهده ی نام آن ، از نوعش با خبر شوید و یا این که با جستجو در اینترنت به مشخصاتش پی ببرید . من با Nikon Coolpix P500 از قبل آشنا بودم ، البته برای اطمینان ، یه سر به Digikala هم زدم تا اشتباه نکرده باشم . با آرزوی موفقیت .

























مصطفی آخوندی
خیلی ممنونم آقای قهرودی بابت پاسختون . من هم دلیل قطعی این امر را نمی دانم . اما هر چه باشد ، ربط زیادی به کوتینگ تلسکوپ ها نخواهد داشت . چون همان طور که در نظر قبلی گفتم ، اکثر تلسکوپ های مورد استفاده ی ما ، از کوتینگ و لایه نشانی خوبی برخوردار هستند . اما به نظرم می توان عوامل رو به رو را دخیل دانست : 1-دوربین مورد استفاده و شرایط عکاسی و ادیت . 2-قطر ورودی نور یا همان قطر دهانه ی تلسکوپ مورد استفاده. 3-نوع تلسکوپ مورد استفاده .ــــــــــــــ حال من می خواهم این 3 عامل را در دو تصویری که شما گرفتید ( یکی با 16 اینچ مید = تلسکوپ اول و دیگری با 8 اینچ تال = تلسکوپ دوم ) با هم مقایسه کنم و ببینیم چرا تلسکوپ اولی بسیار موفق تر عمل کرده است .ــــــــــــــ 1- دوربین مورد استفاده و شرایط عکاسی و ادیت : با توجه به این که شما گفتید « تصویر مشابهی با تلسکوپ تال 8 اینچ کاسگرین گرفتم » ، بنابر این دوربین و شرایط عکاسی و ادیت شما را ثابت در نظر می گیرم . یعنی دوربین و تنظیمات دوربین و نحوه ی پردازش و ویرایش در عکاسی با این دو تلسکوپ یکسان بوده . البته روشنایی تصویر باید برای یکسان بودن شرایط ، با توجه به قدرت جمع آوری نور هر تلسکوپ تنظیم شود . یعنی چون قطر ورودی نور تلسکوپ اول ، 2 برابر تلسکوپ دوم است ، بنابر این قدت جمع آوری نور آن ، 4 برابر تلسکوپ اول خواهد بود و بنابراین ، اگر مثلاً تصویر با تلسکوپ اول را در ایزوی 100 و با نوردهی 1/500 ثانیه گرفتید ، تصویر تلسکوپ دوم را با همان دوربین و همان تنظیمات اما در ایزوی 100 و با نوردهی 1/125 بگیرید . ( یا ترکیبی از نوردهی و ایزوی متغیر ). به هر حال در این صورت شرایط و تنظیمات دوربین ، برای دو تلسکوپ یکسان خواهد بود . حالا بریم سراغ 2عامل بعدی که ما سرشون بحث داریم و مربوط به تلسکوپ هستند . ــــــــــــــ 2- قطر ورودی نور یا همان قطر دهانه ی تلسکوپ : شاید این تصور در ذهن افراد وجود داشته باشد که چون ماه بسیار پر نور است و درخشندگی بالایی دارد ، افزایش قطر ورودی نور تلسکوپ ( قطر عدسی یا آینه ی اولیه ) تأثیری در تصاویر کامل ماه ( نمای کلی ماه با بزرگنمایی متوسط ) نخواهد داشت . اما در حقیقت ، افزایش دهانه ی تلسکوپ در تصاویری با بزرگنمایی یکسان از ماه، قطعاً باعث بهبود جزئیات و افزایش ثبت رنگ ها خواهد شد . بنابر این عاملی که باعث موفقیت تصویر تلسکوپ اول شما می شود ، در واقع دهانه ی بزرگ 40 سانتیمتری آن است که مثلاً نسبت به تلسکوپ دوم ، 4 برابر قدرت بیشتری خواهد داشت . بنابراین در صورت ثابت بودن 2عامل دیگر ، هرچه قطر دهانه ی تلسکوپ بیشتر باشد ، میزان ثبت رنگ ها از سطح ماه نیز بیشتر خواهد بود . ــــــــــــــ 3- نوع تلسکوپ : مورد سوم یعنی نوع تلسکوپ می گوید در صورت یکسان بودن 2 عامل بالا ، هر چه نسبت اندازه ی آینه ی ثانویه به مساحت کل دهانه ی تلسکوپ کمتر باشد ، رنگ های ثبت شده از سطح ماه نیز افزایش خواهند یافت . بنابر این در صورت ثابت بودن دو عامل نخست ، میزان رنگ های ثبت شده از سطح ماه در گونه های مختلف تلسکوپ ، از الگوی رو به رو تبعیت می کنند : آپوکروماتیک ها > آکروماتیک ها > نیوتنی ها > ماکستوف کاسگرین ها = اشمیت کاسگرین ها = کاسگرین ها > ریچی کرتین ها ...... بنابر این عامل سوم ، تأثیر زیادی در موفقیت تلسکوپ اول نداشته و کار اصلی را همان عامل دوم انجام داده است . ــــــــــــــ نتیجه ی نهایی این که تلسکوپ 16 اینچ اشمیت کاسگرین مید ، به دلیل قطر دهانه ( قطر آینه ی اصلی ) بسیار بیشتر و توان تفکیک بالاتر ، برنده ی رقابت ثبت رنگ ها و جزئیات سطح ماه با تلسکوپ های کوچکتر مانند 8اینچ کاسگرین تال خواه بود .













مصطفی آخوندی
بسیار عالی . جزئیات خیلی خوبی ثبت شده و نویز کاملاً کنترل شده است . ای کاش با گرفتن فریم های بیشتر ، کل ماه را ثبت می کردید . یه نکته هم یادم اومد که مطرح می کنم : - برای گرفتن تصاویر موزاییکی به خصوص از سطح ماه ، به یک تلسکوپ با میدان دید مسطح (Flat Field) نیاز داریم تا در مراحل بعدی وصل کردن تصاویر به یکدیگر ، با مشکل مواجه نشویم . اما متأسفانه اکثر تلسکوپ های نیوتنی تال ، معمولاً به دلیل سهموی نبودن آینه ، خطای کروی و انحنای میدان زادی ایجاد می کنند که باعث بروز مشکل در گرفتن تصاویر موزاییکی می شود .( تلسکوپ های نیوتنی تال با آینه ی سهموی هم وجود دارند و فکر می کنم تلسکوپ مورد استفاده در این تصویر ، از آینه ی سهموی بهره می برد .) به هر حال این مشکل راه حل هایی دارد . اول این که این خطا در این تلسکوپ ها ، با افزایش نسبت کانونی ، به شدت کاهش می یابد . دوم این که بهتر است از دوربین یا CCD هایی با ابعاد سنسور کوچک استفاده کنیم تا میدان تصویر در همان حوالی محور اصلی آینه محدود شوند و خطای مذکور ، در تصویر کمتر اثر بگذارد . بنابراین با استفاده از یک بارلو برای افزایش نسبت کانونی و وبکم برای ثبت فریم ها ، علاوه بر محاسن دیگر ، از شر این عیب نیز خلاص می شویم .





Top